در سایت گذاشتم احساس خود کم بینی می کنم
نوشته: سیما میرلو . پزشک و روانشناس
با سلام . من مدیر داخلی بخشی از یک شرکت موفق هستم و جدیدا مورد تشویق هم قرار گرفتم، اما با وجود کارآمدی وموفقیت بالا در کارم احساس می کنم لیاقت و شایستگی تشویق را ندارم و فردی بی عرضه هستم .چگونه می توانم با احساس بی ارزشی خودم کنار بیایم؟ با سلام خدمت شما دوست عزیز. لیاقت ما بر اساس باور واقعی ما نسبت به توانایی هایمان شکل می گیرد
احساس ارزشمندی یعنی چه؟
میزان ارزشی که برای خودم قایل هستم یعنی من درباره خودم چه قضاوتی می کنم. احساس ارزشمندی آن نیست که دیگران درباره شما چه می گویند بلکه به معنای احساسی است که شما درباره خودتان دارید.
زمانی که دیگران از شما تعریف و تمجید می کنند و شما حرف های آنها را باور می کنید و احساس ارزشمندی می کنید اگر تعریف های دیگران متوقف شود شما احساس درماندگی و ناتوانی خواهید کرد یعنی شما فقط زمانی احساس ارزشمندی می کنید که از دیگران باز خورد می گیرید
احساس ارزشمندی چه نتایجی دارد؟
نظری که نسبت به خودتان دارید به زاویه دید شما به دنیا و روابطتان تاثیر می گذارد وقتی شما احساس خوبی به خودتان ندارید از خطر کردن و ایجاد تغییر در زندگیتان می ترسید چون فکر می کنید تحمل اتفاقاتی که در نتیجه تغییر خواهد افتاد را ندارید و از پس آن بر نخواهید آمد پس سعی می کنید از دایره امن خود خارج نشوید و در وضعیت بد خود همچنان بمانید و شرایط را تغییر ندهید.
همچنین عزت نفس پایین باعث بسیاری از بیماریهای جسمانی مثل سردرد های مزمن و دردهای عضلانی می شود و بسیار دیده شده با رواندرمانی و کمک به افزایش عزت نفس دردهای جسمانی هم از بین رفته است .
بیشتر بخوانید : چگونه با رتبه کنکور کنار بیاییم؟
دلایل عزت نفس پایین چیست؟
1-روش تربیتی والدین : والدین سرزنشگر وتحقیر کننده باعث عزت نفس پایین در کودک می شوند .
2-افکار و خود گویی های منفی و تکرار شونده که همگی محتوی بی ارزش سازی دارند
3-واکنش ما به افکار بیهوده : اینکه شما در مقابل این افکار چه پاسخی بدهید بسیار در احساس ارزشمندی شما موثر است .
در مغز ما ترازویی نهفته است که مرتبا آنچه می خواهیم را با آنچه هستیم مقایسه می کند . هر چقدر تعادل این ترازو بیشتر به هم بخورد احساس ما بدتر می شود و مغز ما برای حفظ تعادل به ما دستوراتی می دهد و در نتیجه یک رفتاری از ما سر می زند . این رفتار می تواند یک رفتار درونی باشد مثل افسردگی کردن یا خود سرزنشگری یا احساس گناه یا .. و خود گویی های منفی و تکرار شونده باشد و یا یک رفتار بیرونی باشد مثل گریه کردن، پرخاشگری یا ….
حال اگردر یک کفه تصویری از انسانی بگذارید که میخواهید باشید و بعد در کفه دیگر ترازو، ویژگی های خودتان را بگذارید و مرتبا این دو تصویر را با هم مقایسه کنید اولین احساسی که به شما دست می دهد چیست ؟
احساس حقارت و خود کم بینی و بی ارزشی
عزت نفس چگونه افزایش می یابد ؟
3گام اساسی می تواند به شما کمک کند :
گام اول : شناسایی افکار منفی خود و ویژگیهای شخصیتی خودتان.در واقع خودتان را به طور کامل بشناسید و خودتان را همانطور که هستید و با همان ویژ گی ها بپذیرید .
گام دوم: شناسایی توانایی های خود و چگونگی واکنشتان به آن افکار منفی و تحقیر کننده
گام سوم: برنامه ریزی یک طرح قابل اجرا برای رسیدن به عزت نفس بالا
ما با 3 ویژگی انسانها را ارزش گذاری می کنیم :
- داشته هایشان Having
- توانایی هایشانDoing
- بودنشانBieng (آنچه هستند)
احساس ارزشمندی ربطی به توانایی و داشته های شما ندارد گذشته از اینکه شما چه توانایی هایی دارید یا ندارید احساس ارزشمندیتان می تواند کم باشد یا زیاد.
اگر شما به خاطر داشته ها و توانایی هایتان ،برای دیگران قابل احترام باشید ، با از بین رفتن داشته ها و توانایی هایتان دیگر برای دیگران قابل احترام و با ارزش نیستید . اما اگر به خاطر “هر آن چیزی که هستید” برای دیگران قابل احترام باشید این احترام هرگز از بین نخواهد رفت .
پس برای عزت نفس بالا باید روی بودنتان سرمایه گذاری کنید و این سوال اساسی را از خود بکنید که : من چگونه انسانی هستم ؟ به طور مثال شما می توانید یک آشپز خوب، یک مدیر خوب و یا یک مهندس خوب باشید ولی انسان شریفی نباشید .
گاهی می بینیم وقتی یک نفر خوب رانندگی نمی کند ما کل شخصیت او را زیر سوال می بریم و اورا یک آدم بی شعور یا احمق می شماریم .در حالیکه او فقط خوب رانندگی نکرده است .
گاهی داشته های ما کم است اما برچسبی که می زنیم در حوزه” بودن “است . مثلا من خانه ندارم با خودم می گویم من چقدر آدم بد بختی هستم .در حالیکه خانه نداشتن نمی تواند بدبختی بیاورد
یا گاهی توانایی ما کم است اما برچسبی که می زنیم در حوزه” بودن “است. مثلا من یک بار نتوانستم سر موقع به قرار برسم میگویم من دیگر آدم قابل اعتمادی نیستم باید شغلم را عوض کنم . یعنی با نداشتن چیزی یا بلد نبودن یک مهارت، کل شخصیتمان را زیر سوال می بریم .پس جدا سازی آنچه هستیم با آنچه انجام می دهیم و آنچه داریم نکته بسیار مهمی است .
پس به عنوان اولین تمرین : این جمله را کامل کنید : من … هستم و ببینید جملاتتان بیشتر محتوای منفی داردیا مثبت /؟ و آیا در حوزه” بودن” است یا در حوزه” داشتن” و “توانایی” و این ها را از هم تفکیک کنید .
موفق باشید .
بیشتر بخوانید : چگونه با نوجوانم ارتباط برقرار کنم؟
نوشته : سیما میرلو . پزشک و روانشناس