سیما میرلو . صفحه مشاوره
با سلام فرزندم مرتب بر سر خواسته های من بحث می کند و هیچ کنترلی بر او ندارم چگونه می توانم او را تحت کنترل گرفته و قانع کنم؟
هدف همه رفتار های ما تحت کنترل گرفتن شرایط است . زمانی که فرزند شما یک خواسته نامعقول دارد و شما نمی توانید بپذیرید احساس می کنید شرایط تحت کنترل شما نیست بنابراین دست به رفتار هایی مثل داد زدن . تنبیه ، نصیحت ، امر و نهی و… می زنید اما در تمام این موارد نتیجه این است که فرزند شما احساس می کند شرایط از کنترلش خارج شده است پس او هم دست به رفتار هایی می زند مثل لجبازی کردن ، قهر کردن ، جیغ زدن، گریه کردن و … و به این ترتیب خانه صحنه جنگ می شود . در این مواقع دوحالت اتفاق می افتد : یا شما مجبور می شوید کوتاه بیایید و شکست بخورید که درنتیجه آن ، تبدیل فرزندتان به یک کودک لوس است چرا که فرزند شما در این جنگ قدرت پیروز شده و از ان به بعد هم برای خواسته های نامعقول خود همین رویه را در پیش می گیرد ؛و یا شما پیروز می شوید و فرزندتان شکست می خورد که نتیجه آن تبدیل فرزند تان به یک فرد ضعیف و بی اعتماد به نفس می شود که خود را فردی شکست خورده می داند و در آینده نمی تواند در بازی زندگی پیروز شود .
بیشتر بخوانید : دوستی با جنس مخالف
پس راهکار چیست؟
راهکار این است که تا جای ممکن سعی کنید راههای بدست گرفتن کنترل موثر بر زندگی را به فرزندتان آموزش دهید و عملا به او یاد بدهید با چه رفتار هایی می تواند بر زندگی خودش کنترل موثرتری پیدا کند .
چگونه باید یاد داد ؟
پس پرسش این نیست که آیا باید بر فرزندتان کنترل داشته باشید یا نه ؟ بلکه این است که کنترل منطقی و معقول چیست؟ و والدین تا چه حد لازم است بر زندگی فرزند کنترل اعمال کنند؟
پاسخ این سوال تا حدود زیادی به خواسته های فرزندتان و کیفیت رابطه شما با فرزندتان بستگی دارد . اگر خواسته های او غیر معقول است مثلا اگر نوجوانتان میخواهد تا نیمه های شب بیرون از خانه باشد باید کنترل بیشتری بر او داشته باشید واگر رابطه دوستانه ای با او داشته باشید میتوانید با مذاکره و توافق بر سراختلافات ،هر دونیاز به قدرت خود را ارضا کنید و در عین حال به خوبی ،با هم کنار بیایید.
در واقع وقتی فرزندتان به خواست شما تن نمی دهد تنها ابزار برای عبور از این بحران ، مذاکره و توافق است.
والدینی که مذاکره نمی کنند و فرزند خود را مجبور به انجام کاری که میخواهند میکنند سرانجام باعث می شوند فرزندشان در مقابل خواسته های آنها مقاومت کرده و از انها پیروی نکنند و یا به پرخاشگری یا قطع رابطه روی بیاورند و والدین هم مجبور به پرخاشگری و یا باج دادن می شوند . فرزندانی که والدین خود را دوست دارند و با آنها رابطه خوبی دارند تن به مذاکره می دهند و باآنها به توافق می رسند.
اما چگونه باید مذاکره کرد؟
مذاکره بر سر خواسته های دو طرف انجام می شود . پس والدین باید خواسته خود را واضح و شفاف بیان کرده و دلیل خواسته خود را توضیح دهند و به نوجوان خود این فرصت را بدهند که او هم خواسته خود را بیان کرده و دلیل پافشاری اش را بر روی خواسته اش بیان کند. سپس باید راه حلی پیدا کنید که هر کدام تا حدی به خواسته خود رسیده و در عین حال رابطه خوبی بین شما برقرار شود . یادتان باشد مهم داشتن یک رابطه دوستانه ٌ صمیمانه و محترمانه است . اگر رابطه خوبی برقرار باشد فرزند شما برای حفظ این رابطه از بسیازی از خواسته های خود کوتاه می آید .
بیشتر بخوانید : اعتماد به نفس در کودک