مادرم را از دست دادم و افسرده شدم
سیما میرلو
با سلام خدمت شما . من حدود یک سال است که مادرم را به دلیل بیماری کرونا از دست دادم اکنون شدیدا دچار افسردگی و کمر درد های شدید شده ام .لطفا کمکم کنید تا دوباره به زندگی عادی برگردم. ب.ی از کرمانشاه
با سلام . و متاسفم بابت اتفاق پیش آمده . امروزه بسیار از هموطنان ما در گیر این بیماری هستند .و از دست دادن عزیزان باعث احساسات منفی ای مثل تنهایی ، بی کسی، بی پناهی ، افسردگی ،وحتی بیماریهای جسمی مثل سردردهای مقاوم ، کمر درد، دردهای مفصلی ، اختلالات گوارشی، دردهای قلبی و .. می شود که در بسیاری موارد در معاینات و آزمایشات پزشکی هیچ مورد جسمی مثبتی مشاهده نمی شود .
به نظر شما علت این علایم جسمی چیست؟
در مغز ما سیستمی وجود دارد به نام “سیستم خلاق” که در مواقعی که احساسات منفی به سراغ انسان می آید برای اینکه مقاومت فرد را در مقابل آن اتفاق بیشتر کند ، شروع به کار می کند و پیشنهاداتی می دهد که این پیشنهادها لزوما پیشنهادهای کارساز و خوب و موثری نیستند مثلا افسردگی کردن، یا بیماریهای جسمی و….
زمانی که احساس ناکامی می کنیم کار موثری برای بهتر شدن حال خودمان پیدا نمی کنیم اما اگر نمی توانیم کاری انجام دهیم دلیل نمی شود که هیچ کاری نکنیم پس در این جاست که سیستم خلاق ما شروع به کار می کند و رفتار های مختلف عادتی یا جدید را پیشنهاد می دهد اما ما می توانیم آن پیشنهاد را نپذیریم . مثلا خودکشی پیشنهاد سیستم خلاق ماست پیشنهاد می دهد حالا که نمی توانی مشکلت را حذف کنی خودت را حذف کن( پاک کردن صورت مساله )
همانطور که ما درزمان حمله سرطان ،حمله میکروبها (کرونا وبیماریها و…) برای حفظ زندگی خودمان تلاش می کنیم و به پزشک مراجعه می کنیم تا درمان شویم ، سیستم خلاق مغز ما هم زمانی فعال می شود که ما کنترل خود را بر زندگی از دست بدهیم مثلا با دیدن زندگی دیگران دچار حسادت ، کینه ، خشم و..می شویم یا در زمان مرگ عزیزان دچار احساس تنهایی می شویم . در همه این موارد مغز ما برای حفط ایمنی بدن تلاش می کند . چرا که همه این احساسات منفی به سیستم ایمنی بدن انسان حمله می کنند و مغز برای مقابله با این حمله پیشنهاداتی می دهد .
قبلا گفتیم که رفتارهای ما چهار مولفه دارد که شامل افکار ، اعمال ، احساس و فیزیولوژی بدن است که در کنار هم رفتار ما را می سازند .پس هر گاه ما در زندگی به ناکامی می رسیم نمی توانیم بگوییم فیزیولوژی بدن ما کناری بایستد وبه افکار و احساسات و اعمال مان بگوید شما مشکل را حل کنید و مرا دخالت ندهید.
بیشتر بخوانید : نوجوانم با من جر وبحث می کند
حال مغز چه پیشنهاداتی به بدن می دهد؟
اولین پیشنهادها مربوط به رفتارهای عادتی فرد است مثل پرخاشگری کردن ، افسردگی کردن و..
ابتدا باید دلیل انتخاب های بد خود را بفهمیم :
زمانی که ما بایک ناکامی روبرو می شویم نمی دانیم برای رفع این احساس چه کار کنیم پس در حافظه خود به دنبال رفتارهایی می گردیم که در گذشته به صورت عادتی انجام داده ایم وبه آرامش رسیده ایم .
تقریبا در بیشتر موارد افسردگی کردن را انتخاب می کنیم چرا که از کودکی زمانی که به خواسته خود نمیرسیدیم گریه کردن را انتخاب می کردیم و این عمل تبدیل به یک عادت در ما شده است . اما افسردگی کردن یک رفتار موثر نیست بلکه بر عکس ،بیشتر باعث زمین گیر شدن ما می شود .
افسردگی کردن به سه دلیل باعث آرامش ما می شود :
1-اول افسردگی مانع بروز خشم درونیمان می شود. چرا که زمانی که از چیزی عصبانی می شویم ، می دانیم در صورت بروز این خشم شدید ممکن است منافعی مثل حمایت اطرافیان را از دست بدهیم پس افسردگی را انتخاب می کنیم تا حمایت اطرافیان را جلب کنیم.
دلیل دوم درخواست کمک است: زمانی که به شدت نیاز به کمک داریم سیستم خلاق مغز ما افسردگی را انتخاب می کند
دلیل سوم :اجتناب از کارهای دیگراست. چون افسردگی کردن باعث می شود که ما فقط در خانه بمانیم و دست به انجام کاری که ممکن است منجر به شکست شود نزنیم.
اما دومین پیشنهاد سیستم خلاق مغز مربوط به رفتارهای بازسازماندهی شده است .مثلا به جای افسردگی کردن که یک رفتار عادتی است پیشنهاد می دهد قهر کند و به جای حل مشکل از صورت مساله فاصله بگیرد .
و سومین پیشنهاد سیستم خلاق مغز ایجاد و بروز بیماری است که مربوط به بیماریهای سیستم ایمنی مثل ام اس و آرتریت روماتویید و… است .
بیشتر بخوانید : خانواده سالم چه ویزگی هایی دارد؟
راه حل چیست؟
باید کاری کنیم که فشار از روی سیستم ایمنی برداشته شود یعنی با دستکاری و تغییر در افکار و اعمال خود مغز دیگر احساس مورد حمله قرار گرفتن نداشته و دیگر دست به رفتار های خلاقانه نمی زند .
مثلا زمانیکه با ازدست دادن مادر عزیزتان احساس تنهایی و بی پناهی می کنید ؛ در واقع افکارتان در جهت ایجاد این احساس است مثلا مدام با خود فکر می کنید حال که مادرم نیست دیگر نمی توانم از پس مشکلاتم بربیایم . یا حال که مادرم نیست تنهاشده ام و برای کارهای روزمره ام هیچ یار و یاوری ندارم و این افکارو احساسات باعث می شود که کم کم به عنوان درخواست کمک ، افسردگی را انتخاب کنید. حال اگر پیش خود فکر کنید که حال که مادرم نیست حتما کسانی هستند که در مشکلات کمکم کنند پس باید به دنبال کسانی باشم که حمایتم کنند .یا زمانی که در شرایطی قرار می گیرید که کس دیگری رفتار نامناسب با شما داشته و در شما احساس کینه و انتقام ایجاد می کند .می توانید با تغییر در افکارتان ( شاید قصدی نداشته ، شاید برای رفتار نامناسبش دلیلی منطقی داشته باشد و.. ) و تغییر اعمالتان ( بخشش، مذاکره و ..) در احساسات منفی خود و فیزیولوژی بدنتان تغییراتی ایجاد می کنید که به طور کلی حالتان بهتر می شود.و به این ترتیب احساسات و فیزیولوژی بدن در ارتباط مستقیم با افکار و اعمالتان قرار گرفته و تغییر می کنند .
پس با انتخاب سبک زندگی سالم و شاد، آرام سازی ، انتخاب بخشودن و یا بیخیالی و … فشار از روی سیستم ایمنی برداشته می شود چرا که ریشه بسیاری از بیماریهای روان تنی ، از دست دادن کننترل در روابط و زندگی است. پس روابط خود را با کمک یک دوست یا یک مشاوربازنگری کنید تا سبک و روش زندگیتان تغییر کند .
موفق باشید.
مقاله انتشار داده شده در : پایگاه خبری علمی و تخصصی میگنا